۱۴۰۴ تیر ۸, یکشنبه

عنوان: مشروعیت رد درخواست تبدیل اجازه اقامت از نوع فصلی به اقامت کاری عادی در بخش کشاورزی: معیار ۳۹ روز کار طی یک فصل

 عنوان:

مشروعیت رد درخواست تبدیل اجازه اقامت از نوع فصلی به اقامت کاری عادی در بخش کشاورزی: معیار ۳۹ روز کار طی یک فصل


چکیده:
دادگاه اداری منطقه‌ای پولیا – شعبه سوم، با رأی شماره ۷۹۲/۲۰۲۵ (شماره عمومی ثبت ۷۰۴/۲۰۲۵)، صادره در تاریخ ۴ ژوئن ۲۰۲۵، دادخواست یک تبعه خارجی را علیه تصمیم استانداری باری مبنی بر رد تبدیل اجازه اقامت فصلی به اجازه اقامت کاری عادی رد نمود. این حکم نکات مهمی را درباره رابطه میان قانون‌گذاری اصلی و دستورالعمل‌های اداری (گردش‌نامه‌ها)، به‌ویژه در تفسیر ماده ۲۴، بند ۱۰ از فرمان قانون‌گذاری شماره ۲۸۶/۱۹۹۸ روشن می‌کند.


۱. مقدمه

این رأی بخشی از دعاوی اداری مرتبط با مدیریت "فرمان سهمیه‌ها" است، به‌ویژه در رابطه با شرایط تبدیل مجوز اقامت فصلی. شاکی ادعا داشت که اداره مربوطه به طور غیرقانونی از معیارهایی نظیر حداقل ۳۹ روز کار در کشاورزی طی سه ماه استفاده کرده که در گردش‌نامه‌های اداری آمده است.


۲. ماجرا

شاکی در تاریخ ۴ دسامبر ۲۰۲۳ درخواست تبدیل اجازه اقامت کاری فصلی خود به اجازه اقامت برای کار تابع را مطابق ماده ۲۴، بند ۱۰ قانون مهاجرت ارائه داد. این درخواست به دلیل عدم اثبات کار به میزان حداقل ۱۳ روز در ماه در بخش کشاورزی و همچنین به علت عدم کفایت توان اقتصادی کارفرما رد شد.


۳. استدلال دادگاه

دادگاه رد درخواست را مشروع دانسته و تفسیر انجام‌شده توسط اداره را که بر مبنای گردش‌نامه مشترک شماره ۵۹۶۹/۲۰۲۳ و گردش‌نامه شماره ۳۷/۲۰۱۶ بود، صحیح تلقی نمود. در فقدان معیار عددی صریح در قانون، دادگاه تأکید کرد که اداره می‌تواند معیارهایی عملیاتی تعیین کند، مشروط بر اینکه این معیارها معقول و غیرتبعیض‌آمیز باشند. معیار ۱۳ روز کاری در ماه، با توجه به ماهیت ناپیوسته کار فصلی در کشاورزی، مناسب تلقی شده است.


۴. اصول تأیید شده در حکم

رأی دادگاه تأکید می‌کند که:

  • معیار ۳۹ روز کاری در سه ماه مبنای مشروعی برای ارزیابی "کار منظم" است؛

  • سوابق کاری خارج از بخش کشاورزی قابل لحاظ نیستند؛

  • عدم کفایت مالی کارفرما – در صورت اثبات – می‌تواند مانعی برای تبدیل مجوز باشد؛

  • اگر تصمیم اداره از طریق پرتال رسمی (ALI) قابل دسترسی باشد، عدم ارسال از طریق پست یا پست الکترونیکی تخلف محسوب نمی‌شود.


۵. ارزیابی انتقادی

این حکم مطابق با رویه قضایی تثبیت‌شده‌ای است (نگاه کنید به: شورای دولت، بخش سوم، رأی شماره ۵۷۲۱/۲۰۲۰؛ دادگاه اداری لومباردیا، رأی شماره ۱۹۳۴/۲۰۲۳)، که اختیار وسیعی برای اداره در تنظیم شرایط تبدیل اقامت قائل است. با این حال، اتکا به گردش‌نامه‌ها برای تعیین شرایط حقوق اساسی، چالش‌هایی را در زمینه شفافیت و امنیت حقوقی به‌وجود می‌آورد.


۶. نتیجه‌گیری

رأی شماره ۷۹۲/۲۰۲۵ نقش فزاینده رویه اداری را در تعیین استانداردهای حقوقی در حوزه مهاجرت برجسته می‌سازد و بار دیگر اهمیت ارائه مستندات دقیق در خصوص روزهای واقعی کار و تطابق آن با بخش کشاورزی را برای متقاضیان خارجی یادآور می‌شود.


مشخصات حکم:

  • دادگاه اداری منطقه‌ای پولیا – شعبه سوم

  • رأی شماره ۷۹۲/۲۰۲۵

  • شماره عمومی ثبت: ۷۰۴/۲۰۲۵

  • تاریخ صدور: ۴ ژوئن ۲۰۲۵

  • تاریخ انتشار: ۱۰ ژوئن ۲۰۲۵


وکیل فابیو لوسِربو
وکیل متخصص در حقوق مهاجرت
www.avvocatofabioloscerbo.it

۱۴۰۴ تیر ۷, شنبه

رد درخواست تبدیل اجازه اقامت فصلی به اجازه کار عادی به دلیل عدم رعایت حداقل روزهای کاری: رأی قانونی از سوی دادگاه اداری پولیا تفسیر رأی صادره از دادگاه اداری منطقه‌ای پولیا – شعبه سوم – شماره 809/2025، پرونده شماره 602/2024، صادره در تاریخ 12 ژوئن 2025

 

رد درخواست تبدیل اجازه اقامت فصلی به اجازه کار عادی به دلیل عدم رعایت حداقل روزهای کاری: رأی قانونی از سوی دادگاه اداری پولیا

تفسیر رأی صادره از دادگاه اداری منطقه‌ای پولیا – شعبه سوم – شماره 809/2025، پرونده شماره 602/2024، صادره در تاریخ 12 ژوئن 2025

در چارچوب حقوق مهاجرت اقتصادی، تبدیل اجازه اقامت از نوع فصلی به اجازه اقامت برای کار عادی تنها در صورت رعایت شرایط قانونی دقیق امکان‌پذیر است. در رأی شماره 809/2025، دادگاه اداری منطقه‌ای پولیا (شعبه سوم) مشروعیت رد درخواست یک کارگر خارجی را به دلیل عدم تحقق حداقل تعداد روزهای کاری تأیید کرد و بر اهمیت معیار عینی "39 روز کار طی سه ماه" تأکید نمود.

این پرونده مربوط به یک کارگر کشاورزی خارجی بود که طی پنج ماه، 42 روز کار کرده بود. درخواست تبدیل اجازه اقامت که به دفتر واحد مهاجرت باری ارائه شده بود، به دلیل عدم تحقق شرط انجام 39 روز کار در بازه زمانی حداکثر سه‌ماهه (بر اساس بخشنامه بین‌وزارتی شماره 5969 مورخ 27 اکتبر 2023) رد شد.

دادگاه تصریح کرد که طبق بند 10 ماده 24 از فرمان قانون‌گذاری شماره 286/1998، تبدیل اجازه اقامت تنها در صورتی مجاز است که فعالیت کاری به مدت "حداقل سه ماه" انجام شده باشد و در بخش کشاورزی، این شرط برابر با انجام حداقل 39 روز کار در طول سه ماه در نظر گرفته می‌شود، که باید به صورت مستمر، منظم و با پرداخت بیمه اجتماعی باشد. در نتیجه، شرط زمانی نه‌تنها بر اساس تعداد روزها، بلکه بر اساس تمرکز زمانی آن‌ها نیز باید رعایت شود.

در این رأی، دادگاه بر ماهیت غیرشخصی حق ورود و اقامت برای اهداف شغلی تأکید کرد: مهاجرت کاری تابع نظام مجوزدهی است که بخشی از سیاست کلی دولت برای مدیریت جریان‌های مهاجرتی می‌باشد، همان‌گونه که در حقوق اتحادیه اروپا (ماده 79 بند 5 معاهده عملکرد اتحادیه اروپا) نیز آمده است.

این رأی در ادامه رویه قضایی پیشین همان شعبه (از جمله رأی شماره 45/2025) صادر شده است که بر الزام اداره به اعمال شرایط قانونی مقرر در قوانین و بخشنامه‌ها تأکید دارد و هرگونه آزادی تصمیم‌گیری را در صورت فقدان پیش‌شرط‌ها منتفی می‌داند. در این پرونده، رأی فنی بازرس کار منطقه‌ای نیز مورد استناد قرار گرفته است.

دادخواست در نهایت با جبران متقابل هزینه‌های دادرسی رد شد و همچنین درخواست پذیرش برای بهره‌مندی از معاضدت قضایی رایگان به دلیل نقص مدارک (عدم ارائه گواهی کنسولی مربوط به درآمد در کشور مبدأ یا اظهارنامه جایگزین) غیرقابل‌پذیرش اعلام شد.

این رأی بار دیگر تأکید می‌کند که اگرچه حق اشتغال در قانون اساسی و اسناد بین‌المللی به رسمیت شناخته شده، این حق به‌طور خودکار به معنای دریافت یا تبدیل اجازه اقامت نیست، مگر اینکه شرایط مثبت و صریح تعیین‌شده در قوانین و رویه‌های اداری فراهم شده باشد.

وکیل فابیو لوسربو
وکیل متخصص در حقوق مهاجرت و حقوق اداری

رشد و ریشه‌دار شدن اجتماعی به‌عنوان مانعی برای اخراج: دادگاه بولونیا حق برخورداری از حمایت ویژه را طبق ماده ۱۹ بند ۱.۱ قانون اتباع خارجی به رسمیت شناخت (یادداشتی بر حکم دادگاه بولونیا – شعبه مهاجرت – مورخ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، به شماره پرونده R.G. 14052/2023)




رشد و ریشه‌دار شدن اجتماعی به‌عنوان مانعی برای اخراج:
دادگاه بولونیا حق برخورداری از حمایت ویژه را طبق ماده ۱۹ بند ۱.۱ قانون اتباع خارجی به رسمیت شناخت
(یادداشتی بر حکم دادگاه بولونیا – شعبه مهاجرت – مورخ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، به شماره پرونده R.G. 14052/2023)


۱. مقدمه

با صدور حکمی در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، دادگاه بولونیا – شعبه تخصصی مهاجرت – اعتراض یک تبعه خارجی را نسبت به تصمیم اداره پلیس بولونیا در خصوص رد درخواست اجازه اقامت به دلایل حمایت ویژه وارد دانست.
این رأی از آن جهت قابل توجه است که تحلیل دقیقی از مفهوم "ریشه‌دار شدن اجتماعی" به‌عنوان مانعی مشروع برای اخراج ارائه می‌دهد، بر پایه ماده ۱۹ بند ۱.۱ قانون اتباع خارجی، به‌روزرسانی‌شده با فرمان قانون‌گذاری ۱۳۰/۲۰۲۰ و پیش از اجرای فرمان جدید ۲۰/۲۰۲۳.


۲. چارچوب حقوقی

با توجه به اینکه درخواست حمایت ویژه در تاریخ ۷ ژوئیه ۲۰۲۲ ثبت شده بود، دعوی حاضر طبق مقررات پیش از فرمان ۲۰/۲۰۲۳ مورد بررسی قرار گرفت.
طبق نسخه اصلاح‌شده ماده ۱۹، اخراج یا بازگرداندن فرد به کشوری که در آن حق او به زندگی خصوصی و خانوادگی (موضوع ماده ۸ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر) ممکن است نقض شود، ممنوع است.

دیوان عالی کشور (شعب وحدت رویه)، در رأی شماره 24413/2021، تصریح کرده که این نوع حمایت تنها حمایت فرعی یا جایگزین برای پناهندگی نیست، بلکه در صورت تحقق شرایط، یک حق شخصی کامل برای افراد محسوب می‌شود.


۳. وضعیت واقعی

شاکی از سال ۲۰۰۶ در ایتالیا اقامت دارد. او بارها تلاش کرده وضعیت اقامت خود را قانونی کند، ازدواج کرده، با همسر باردار خود در خانه‌ای استیجاری با قرارداد رسمی زندگی می‌کند.

وی با قرارداد کار دائم، درآمد ماهانه‌ای حدود ۱۶۵۰ یورو دارد. او مدرک تحصیلی سطح اول و گواهی دوره مراقبت شخصی دارد، در مراسم کلیسا شرکت می‌کند و زبان ایتالیایی را به‌خوبی صحبت می‌کند، به‌گونه‌ای که تمام جلسه استماع را بدون مترجم به زبان ایتالیایی انجام داده است.

دادگاه با پذیرش مستندات ارائه‌شده، ثبات خانوادگی، شغلی و اقتصادی او را تأیید کرد و نبود سوابق کیفری را نیز مورد توجه قرار داد.


۴. استدلال حقوقی

دادگاه بر مبنای رأی شماره 7861/2022 دیوان عالی، به اصل "سه‌گانه ریشه‌دار شدن" استناد کرد:

  • ریشه‌دار شدن خانوادگی،

  • ریشه‌دار شدن اجتماعی،

  • و مدت اقامت قانونی در کشور میزبان.

در این پرونده، شاکی پیوندهای عاطفی، اجتماعی و اقتصادی مستحکمی ایجاد کرده که هرگونه تصمیم به اخراج را غیرمتناسب و ناعادلانه می‌سازد.
دادگاه همچنین به رویه دیوان اروپایی حقوق بشر، به‌ویژه رأی Niemetz v. Germany (1992) اشاره کرد که در آن تأکید شده بود که "زندگی خصوصی" شامل روابط حرفه‌ای و اجتماعی نیز می‌شود.

دادگاه همچنین بر لزوم حمایت از هویت و کرامت انسانی شاکی تأکید کرد و خاطرنشان ساخت که بازگشت به کشوری که پس از حدود ۱۹ سال ترک شده، منجر به محرومیتی شدید و ناعادلانه از حقوق انسانی خواهد شد.


۵. نتیجه‌گیری

دادگاه، ضمن پذیرش کامل دعوی، حکم به اعطای اجازه اقامت به دلایل حمایت ویژه برای مدت دو سال – قابل تمدید و قابل تبدیل به اجازه اقامت کاری – صادر کرد، طبق مقررات پیش از فرمان ۲۰/۲۰۲۳.

همچنین با توجه به اینکه وقایع مؤثر در پذیرش دعوی پس از تصمیم اولیه اداری رخ داده بودند، دادگاه حکم به جبران متقابل هزینه‌های دادرسی داد.

این رأی در چارچوب یک خط‌مشی قضایی تثبیت‌شده قرار می‌گیرد که ریشه‌دار شدن خانوادگی و اجتماعی را بنیانی برای حمایت از کرامت انسانی اتباع خارجی در ایتالیا می‌داند.


وکیل فابیو لوسِربو
وکیل متخصص در حقوق مهاجرت
www.avvocatofabioloscerbo.it







 

حفاظت از زندگی خصوصی و حق برخورداری از حمایت خاص در پرتو ماده ۸ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر (یادداشتی بر رأی دادگاه بولونیا – شعبه تخصصی امور مهاجرت، مورخ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، به شماره پرونده R.G. 14720/2023)




حفاظت از زندگی خصوصی و حق برخورداری از حمایت خاص در پرتو ماده ۸ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر
(یادداشتی بر رأی دادگاه بولونیا – شعبه تخصصی امور مهاجرت، مورخ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، به شماره پرونده R.G. 14720/2023)


۱. مقدمه

دادگاه بولونیا با صدور حکمی در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، اعتراض تبعه‌ای از کشور مراکش را نسبت به تصمیم کمیسیون منطقه‌ای که تقاضای او برای حمایت بین‌المللی را بی‌اساس اعلام کرده بود، وارد دانست. این حکم، به‌ویژه از آن جهت حائز اهمیت است که به روشنی مبانی قانون اساسی و بین‌المللی حمایت خاص را—even پس از اصلاحات اعمال‌شده توسط موسوم به «فرمان کوترو» (مصوبۀ قانونی شماره ۲۰ سال ۲۰۲۳، تبدیل‌شده به قانون شماره ۵۰ سال ۲۰۲۳)—مورد تأکید قرار می‌دهد.


۲. چارچوب حقوقی و خواسته دعوی

شاکی در تاریخ ۶ ژوئیه ۲۰۲۳ (پس از لازم‌الاجرا شدن قانون جدید) درخواست حمایت بین‌المللی خود را ثبت کرده بود. در دادخواست تقدیمی به دادگاه، تقاضای شناسایی «حمایت تکمیلی»، به‌ویژه «حمایت خاص» را مطرح کرد، مستند به ماده ۳۲ بند ۳ از قانون ۲۵/۲۰۰۸ و ماده ۱۹ بندهای ۱ و ۱.۱ از قانون ۲۸۶/۱۹۹۸، و نیز ابطال دستور اخراج از کشور.


۳. تحلیل دادگاه

دادگاه ضمن بررسی دقیق تأثیرات اصلاحات قانونی، نتیجه گرفت که تغییرات ایجادشده تنها بخش‌هایی از بند ۱.۱ ماده ۱۹ قانون اتباع خارجی را تحت تأثیر قرار داده و ممنوعیت بازگرداندن (non-refoulement) افراد به کشور مبدأ در صورت وجود تعهدات بین‌المللی یا قانون اساسی، همچنان به قوت خود باقی است.

دادگاه به‌ویژه به ماده ۶ بند ۵ قانون فوق و نیز ماده ۸ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر استناد کرد که دول عضو را مکلف به تضمین احترام به زندگی خصوصی و خانوادگی افراد می‌داند.

همچنین با استناد به رویه قضایی دادگاه اروپایی حقوق بشر و دیوان تمییز ایتالیا (رأی شماره 28162/2023)، مفهوم «زندگی خصوصی» را دربرگیرنده ابعاد اجتماعی، شغلی و هویتی فرد ارزیابی کرد.


۴. احراز شرایط واقعی

دادگاه در این پرونده، وجود زندگی خصوصی شایسته حمایت را ثابت‌شده دانست، بر اساس:

  • اقامت با بستگان نزدیک دارای تابعیت ایتالیا (خاله و دخترخاله)،

  • ثبت آدرس قانونی در شهرداری آلفونزین،

  • اشتغال مستمر در بخش‌های ساخت‌وساز و کشاورزی،

  • شرکت در دوره‌های آموزشی (ایمنی کار، فعالیت داوطلبانه در صلیب سرخ)،

  • بهبود مستمر وضعیت اقتصادی،

  • نبود هیچ‌گونه نشانه‌ای از خطر برای نظم عمومی یا امنیت ملی.


۵. شناسایی حق برخورداری از حمایت خاص

با درنظر گرفتن این عناصر، دادگاه اعلام کرد که شاکی مستحق دریافت اجازه اقامت به‌منظور بهره‌مندی از «حمایت خاص» طبق ماده ۱۹، بندهای ۱ و ۱.۱ قانون اتباع خارجی است؛ چرا که اخراج وی به کشور مبدأ، به‌وضوح ناقض حق وی در برخورداری از زندگی خصوصی مندرج در ماده ۸ کنوانسیون اروپایی خواهد بود.

در مقابل، تقاضای وکیل شاکی برای «تأیید قابلیت تبدیل» این نوع اقامت به اقامت طولانی‌مدت اروپایی، به‌دلیل خروج موضوعی از محدوده دعوی مطروحه، مورد رسیدگی قرار نگرفت.


۶. نتیجه‌گیری

این رأی در بستر رویه‌ای قرار می‌گیرد که با دیدگاه حقوق بشری به وضعیت مهاجران نگریسته و میان حقوق داخلی و منابع بین‌المللی ارتباطی پویا برقرار می‌کند.

حتی پس از اصلاحات قانونی، نهاد «حمایت خاص» همچنان آخرین سد دفاعی در برابر اخراج افراد خارجی است، به‌ویژه زمانی که آن‌ها در خاک ایتالیا دارای پیوندهای اجتماعی و خانوادگی مؤثری باشند.


وکیل فابیو لوسِربو
وکیل متخصص در حقوق مهاجرت
www.avvocatofabioloscerbo.it

۱۴۰۴ خرداد ۳۱, شنبه

اختیار اداری در اعطای تابعیت ایتالیا: مرز روشن میان ادغام اجتماعی و پیشینه کیفری



اختیار اداری در اعطای تابعیت ایتالیا: مرز روشن میان ادغام اجتماعی و پیشینه کیفری

نویسنده: وکیل فابیو لوسربو

شورای دولتی – شعبه سوم – رأی شماره 5391/2025 – شماره پرونده: 2946/2023 – تاریخ صدور رأی: ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵


۱. مقدمه

رأی شماره 5391/2025 شورای دولتی بار دیگر با دقت و انسجام نظام‌مند، به مسئله تفسیر و اجرای ماهیت روند اعطای تابعیت ایتالیا از طریق تجنّس می‌پردازد؛ فرآیندی که در ماده ۹ قانون شماره ۹۱ مورخ ۵ فوریه ۱۹۹۲ پیش‌بینی شده است. در این رأی، تمرکز بر رابطه میان سوابق کیفری متقاضی و میزان ادغام اجتماعی او در جامعه ایتالیاست، آن هم در چارچوبی که اختیار اداری گسترده‌ای به مقام تصمیم‌گیرنده داده شده است.


۲. پرونده: واقعیت‌ها و رأی بدوی

شهروند مولداویایی معترض، رأی وزارت کشور را که با آن درخواست تابعیت ایتالیایی وی رد شده بود، در دادگاه اداری منطقه‌ای لاتزیو به چالش کشید. این رد درخواست مبتنی بر دو محکومیت کیفری بود:

  • محکومیت قطعی به دلیل مشارکت در تصرف غیرقانونی اموال غیرمنقول (ساختمان)؛

  • محکومیت در دادگاه بدوی بابت نگهداری پلاک‌های جعلی خودرو، که در مرحله تجدیدنظر به دلیل مرور زمان از بین رفته بود.

دادگاه اداری دعوی را رد کرد. متقاضی سپس درخواست تجدیدنظر به شورای دولتی ارائه داد و بر نقص در استدلال رأی و نادیده گرفتن شخصیت و روند ادغام اجتماعی خود تأکید کرد.


۳. اصل حقوقی تأییدشده: ماهیت ارفاقی تصمیم و حدود اختیار اداره

بر اساس رأی شماره ۵۳۹۱/۲۰۲۵، صادره در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۲۵، شورای دولتی تجدیدنظر را رد کرده و مشروعیت تصمیم وزارت کشور را تأیید می‌کند.

این رأی بر یک اصل تثبیت‌شده در رویه قضایی تکیه دارد: تابعیت ایتالیا از طریق تجنّس یک حق نیست، بلکه امتیازی اداری و ارفاقی است که مستلزم سنجش میان مصلحت عمومی و موقعیت فردی تبعه خارجی است.

چنین تصمیمی به عنوان "عمل حاکمیتی اداری عالی" تلقی می‌شود و براساس معیارهایی مانند موارد زیر ارزیابی می‌شود:

  • بی‌نقصی اخلاقی و رفتاری؛

  • ادغام در زندگی اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی؛

  • انسجام اخلاقی و مدنی متقاضی.


۴. پیشینه کیفری: مانع مطلق یا معیار ارزیابی؟

هرچند در این پرونده تخلفات کیفری مشمول موانع قانونی صریح نبودند، شورای دولتی تصریح می‌کند که رفتارهای دارای بار کیفری می‌توانند به‌عنوان مانعی نسبی برای دریافت تابعیت عمل کنند، زیرا نشانه‌ای از فقدان ادغام اجتماعی کافی هستند.

رأی مذکور میان دو مقوله تمایز قائل می‌شود:

  • ارزیابی کیفری از سوی دادگاه جزایی درباره خطرناک بودن فرد؛

  • و ارزیابی اداری درباره شایستگی و توانایی فرد برای ادغام در جامعه ملی.

در نتیجه، اختیار اداره نه تنها شامل تحلیل احکام قضایی، بلکه ارزیابی کلی از شخصیت و رفتار متقاضی نیز می‌شود؛ از جمله عدم ارائه به‌موقع درخواست بازپروری (ریابیلیتاچیونه).


۵. زمان ارزیابی و بار اقدام بر دوش متقاضی

شورای دولتی تأکید می‌کند که مشروعیت یک تصمیم اداری باید بر اساس زمان صدور آن ارزیابی شود.
وقایع پس از تصمیم، از جمله درخواست بازپروری، تأثیری در مشروعیت تصمیم ندارند و تنها می‌توانند مبنایی برای درخواست جدید تابعیت باشند.

بنابراین، این وظیفه تبعه خارجی است که به جای ادامه دادن روند قضایی طولانی، با استناد به شرایط جدید، روند اداری جدیدی را آغاز کند (رجوع شود به: شورای دولتی، شعبه سوم، ۱۶ نوامبر ۲۰۲۰، رأی شماره 7036؛ دادگاه عالی اداری منطقه‌ای – سیسیل، ۱۱ ژوئیه ۲۰۲۲، رأی شماره 814).


۶. نتیجه‌گیری

رأی شورای دولتی به شماره 5391/2025 تأیید دوباره‌ای است بر این واقعیت که اعطای تابعیت ایتالیا از طریق تجنّس، اختیاری است و مشروط به ارائه اثبات کامل و به‌روز از ادغام در جامعه ایتالیایی.

سوابق کیفری، حتی اگر به صورت خودکار مانع قانونی نباشند، می‌توانند بر اساس ارزیابی منطقی، متناسب و مستدل، باعث رد درخواست تابعیت شوند.



صلاحیت قضایی و حق پیوست خانواده پس از برگزیت: مورد کارت اقامت برای اتباع بریتانیا



صلاحیت قضایی و حق پیوست خانواده پس از برگزیت: مورد کارت اقامت برای اتباع بریتانیا

نویسنده: وکیل فابیو لوسربو

شماره پرونده عمومی: 646/2025 – دادگاه اداری ناحیه‌ای لمباردی – شعبه چهارم – رأی شماره 2372/2025 – صادره در تاریخ ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵

۱. مقدمه

این رأی به موضوعی می‌پردازد که پس از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) در زمینه حقوق مهاجرتی اهمیتی فزاینده یافته است: درخواست صدور کارت اقامت از سوی تبعه بریتانیایی که همسر یک زن ایتالیایی است، بر اساس بند ۴ ماده ۱۸ توافق‌نامه خروج میان اتحادیه اروپا و بریتانیا که در تاریخ ۲۴ ژانویه ۲۰۲۰ به امضا رسید.

دادگاه اداری ناحیه‌ای لمباردی، با صدور رأی شماره ۲۳۷۲/۲۰۲۵، دادخواست را به دلیل فقدان صلاحیت دادگاه اداری غیرقابل پذیرش اعلام کرد و صلاحیت رسیدگی را به دادگاه عمومی (مدنی) واگذار نمود، بر اساس بند ۶ ماده ۳۰ از فرمان قانون‌گذاری شماره ۲۸۶/۱۹۹۸ (قانون یکپارچه مهاجرت).

۲. وقایع

شاکی، تبعه بریتانیا که دارای اجازه اقامت برای دلایل خانوادگی است به دلیل ازدواج با یک شهروند ایتالیایی، از اداره پلیس درخواست صدور کارت اقامت بر اساس ماده ۱۸ توافق‌نامه خروج را کرده بود؛ کارتی که ویژه اتباع بریتانیایی مقیم ایتالیا پیش از ۳۱ دسامبر ۲۰۲۰ است.

اداره پلیس با فرمانی مورخ ۹ دسامبر ۲۰۲۴ که در ۱۴ دسامبر ۲۰۲۴ ابلاغ شد، درخواست را رد کرد. شاکی سپس دادخواستی به دادگاه اداری ارائه داد.

۳. رأی دادگاه

دادگاه دادخواست را به دلیل عدم صلاحیت قضایی رد کرد، زیرا تصمیم مورد اعتراض مرتبط با حق پیوست خانوادگی است که طبق بند ۶ ماده ۳۰ قانون مهاجرت و ماده ۲۰ فرمان قانون‌گذاری شماره ۱۵۰/۲۰۱۱ در صلاحیت انحصاری دادگاه عمومی قرار دارد.

در این رأی به رویه قضایی تثبیت‌شده نیز استناد شده است (برای نمونه رأی دادگاه اداری لاتزیو، شعبه سوم-تر، به شماره ۱۶۲۹/۲۰۲۰) که مطابق آن هرگونه تصمیم اداری مرتبط با اجازه اقامت برای دلایل خانوادگی باید در دادگاه عمومی مورد رسیدگی قرار گیرد.

همچنین دادگاه خاطرنشان کرده است که همین امر در انتهای متن تصمیم مورد اعتراض نیز ذکر شده و شاکی می‌تواند در مهلت قانونی، پرونده را نزد دادگاه صالح طرح نماید، طبق بند ۲ ماده ۱۱ قانون آیین دادرسی اداری.

۴. ملاحظات انتقادی

این رأی در راستای جریانی از رویه قضایی قرار دارد که مرزهای میان صلاحیت دادگاه اداری و مدنی در امور مهاجرتی را به طور فزاینده مشخص می‌کند و اصلی تثبیت‌شده را تأیید می‌نماید: هنگامی که تصمیم بر روابط خانوادگی اثر می‌گذارد، صلاحیت با دادگاه عمومی است.

با این حال، دو نکته قابل تأمل باقی می‌ماند:

۱. ویژگی خاص نظام پس از برگزیت – کارت اقامت موضوع ماده ۱۸ توافق‌نامه خروج ماهیتی ترکیبی دارد: بین‌المللی، اروپایی و اداری. طبقه‌بندی آن صرفاً در ردیف اقامت خانوادگی ممکن است ساده‌انگارانه تلقی شود.

۲. خطر تکه‌تکه شدن حمایت قضایی – تفکیک سخت‌گیرانه صلاحیت‌ها، به‌ویژه در موارد پیچیده ناشی از توافقات بین‌المللی، می‌تواند مانعی عملی بر سر راه حق دفاع ایجاد کند، روند رسیدگی را طولانی کند و هزینه‌ها را برای افراد افزایش دهد.

۵. نتیجه‌گیری

رأی دادگاه اداری لمباردی (شماره ۲۳۷۲/۲۰۲۵) نشان‌دهنده رویکردی محدودکننده از سوی دادگاه‌های اداری نسبت به صلاحیتشان در امور مربوط به اجازه اقامت به دلایل خانوادگی است، حتی هنگامی که چنین درخواست‌هایی ریشه در توافقات بین‌المللی نظیر برگزیت دارند.

با این وجود، این موضوع می‌تواند زمینه‌ساز آن باشد که خواستار به‌روزرسانی چارچوب‌های قانونی و رویه‌ای شویم که پیچیدگی حقوق ناشی از منابع فراملی را به رسمیت شناخته و دسترسی روشن‌تر و مؤثرتری به عدالت برای شهروندان درگیر فراهم آورد.



انقضای مجوز اقامت مانعی برای تبدیل آن نیست: تأیید از سوی رویه قضایی یادداشتی بر رأی شماره 1147/2025 دادگاه اداری منطقه‌ای کالابریا، کاتانزارو، شعبه دوم، پرونده شماره 720/2025، صادره در تاریخ 25 ژوئن 2025

انقضای مجوز اقامت مانعی برای تبدیل آن نیست: تأیید از سوی رویه قضایی یادداشتی بر رأی شماره 1147/2025 دادگاه اداری منطقه‌ای کالابریا، کاتان...